گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هشتم
اهداف جهاد اسلامی چیست؟



قرآن کریم در آیهي سی و هفتم سورهي انفال به جداسازي پاکان از ناپاکان در مبارزات و فرجام عذابآلود افراد ناپاك اشاره
37 . لِیَمِیزَ اللّهُ الْخَ بِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَ بِیثَ بَعْضَهُ عَلَی بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ کرده، میفرماید: ص: 80
جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُولئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (اینها همه) به خاطر آن است که خدا ناپاك را از پاك جدا سازد؛ و ناپاك [ان ،
برخی آن [ان را بر برخی [دیگر] گذارد، و همگی آن [ان را متراکم سازد، و در جهنّم قرارش (ان) دهد؛ تنها آنان زیانکارانند!
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به هدف درگیريهاي مردم طرفدار حق و باطل و تلاشهاي آنان اشاره کرده است، که همان
جداسازي مؤمنان پاك از کافران ناپاك است؛ یعنی در این کشمکشهاست که افراد پاك و با ایمان و راستگو شناخته میشوند.
این صدفها نیست در یک مرتبه در یکی دُرّ است و در دیگر شبه (مولوي) 2. این یک سنت و روش الهی است که همیشه پاك از
ناپاك، مخلص از ریاکار و مجاهد راستین از دروغین و کارهاي الهی از کارهاي شیطانی و برنامههاي انسانی از کارهاي ضد انسانی
شناخته میشوند و صفها از یکدیگر جدا میگردند. 3. افراد ناپاك حقوق و حریم دیگران را رعایت نمیکنند و هر گاه در یک
صفحه 25 از 116
جا جمع شوند هم دیگر را نیز تحت فشار قرار میدهند و وسیلهي عذاب خود را فراهم میسازند و چون سرمایههاي وجودي خود را
در راه کمال و سعادت مصرف نکردهاند، زیانکار میشوند و سرانجام راهی دوزخ میگردند. آموزهها و پیامها: 1. یکی از
سنتهاي الهی، جداسازي پاکان از ناپاکان است. 2. فرجام افراد ناپاك، زیانکاري و عذاب است. 3. (مؤمنان راستین و) پاکان را در
میدان مبارزه بشناسید. *** ص: 81 قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي انفال با دادن وعدهي
بخشش گذشتهها به کافران و با هشدار به افراد لجوج میفرماید: 38 . قُل لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِن یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِن یَعُودُوا فَقَدْ
اگر (مخالفت را) پایان دهند، آنچه حقیقتاً در گذشته انجام شده است، » : مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ به کسانی که کفر ورزیدند، بگو
در ) «. برایشان بخشیده خواهد شد؛ و اگر به (وضعیت سابق) بازگردند، پس بیقین سنت (و روش خدا که در مورد) پیشینیان گذشت
مورد آنان نیز اجرا میشود.) نکتهها و اشارهها: 1. روش تربیتی قرآن آن است که بشارت و هشدار را با هم توأم میکند؛ یعنی
همان طور که دشمنانِ حق را تهدید به مجازات میکند، راه بازگشت را نیز به روي آنان میگشاید و وعدهي بخشش میدهد. این
شیوه در آیهي فوق نیز اجرا شده است. 2. هر کس مسلمان شود، گذشتهي او بخشوده میشود؛ براي مثال، اگر کسی مسلمان شود،
و در «. اسلام ما قبل خود را میپوشاند » : لازم نیست نمازها و عبادات دیگر را قضا کند و این همان قانون کلی است که میگوید
همان نصرت الهی براي پیامبران و مؤمنان و سرنوشتی « سنّت و روش » 3. مقصود از «1» . احادیث اسلامی نیز بدان اشاره شده است
همان طور که مشرکان «2» ؛ است که دشمنان حق در برابر پیامبران گرفتار آن شدند و در برخی آیات قرآن بدان اشاره شده است
مکه نیز در ص: 82 جنگها سرانجام شکست خوردند. آموزهها و پیامها: 1. مسلمان شدن، گناهان
قبلی را محو میکند. 2. سنت و روش الهی در برابر کافران، در طول تاریخ ادامه دارد. 3. کافران دست از مخالفت بردارند تا مورد
عفو قرار گیرید. *** قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي انفال به مسلمانان دستور میدهد که تا رفع فتنه از جهان به جنگ
ادامه دهند و میفرماید: 39 . وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لَاتَکُونَ فِتْنَۀٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِ یرٌ و با آن (کافر) ان
پیکار کنید، تا آشوبگري باقی نماند، و دین یکسره از آنِ خدا باشد. و اگر آنان (به کفر) پایان دادند، پس در واقع خدا به آنچه
در قرآن کریم گاهی به معناي آزمایش، بلا و فشار میآید و در آیهي فوق « فِتْنَه » . انجام میدهند، بیناست. نکتهها و اشارهها: 1
میتواند به معناي شرك و بتپرستی باشد که انواع محدودیتها و فشارها را براي جامعه در پی دارد و نیز شامل انواع فشارهاي
2. این آیه به دو هدف عمدهي جهاد اسلامی اشاره کرده است: نخست، بر «1» . دشمنان در برابر اسلام و آزادي مسلمانان میشود
چیدن بساط بتپرستی و شرك که در حقیقت نوعی خرافه و انحراف است و دوم، به دست آوردن امنیت و از بین بردن فتنهها تا
3. در حدیثی از امام صادق علیه السلام زمینهاي براي آزادي بیان و تبلیغ و نشر اسلام شود. ص: 83
حکایت شده که تأویل و تفسیر نهایی این آیه هنوز فرا نرسیده است و هنگامی که قائم ما قیام کند، کسانی که زمان او را درك
کنند، تأویل این آیه را خواهند دید. به خدا سوگند! در آن زمان دین محمد صلی الله علیه و آله به تمام نقاطی که شب آن را فرا
4. با فتنههاي درونی و بیرونی مبارزه کنید: امام عارفان، در «1» . میگیرد، خواهد رسید و در روي زمین مشرکی باقی نخواهد ماند
تفسیري دیگر از آیهي فوق مینویسد: فرزندم! از خودبینی و خودخواهی درآي، که این ارث شیطان است، ... و بدان که تمام
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لَا تَکُونَ فِتْنَۀٌ وَیَکُونَ » گرفتاريهاي بنیآدم از این ارث شیطانی است که اصل اصول فتنه است؛ و شاید آیهي شریفهي
در بعضی مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشهي فتنه- که شیطان بزرگ و جنود آن [است که در تمام «2» « الدِّینُ لِلّهِ
اعماق قلوب انسانها شاخه و ریشه دارد- باشد؛ و هر کس براي رفع فتنه از درون و برون باید مجاهده نماید و این جهاد است که
البته حدیث فوق از باب تطبیق بر کاملترین مصداق آیه است که «3» . اگر به پیروزي رسید، همه چیز و همه کس اصلاح میشود
در آن زمان همهي فتنهها از زمین رخت برمیبندد. ص: 84 آموزهها و پیامها: 1. جنگ جنگ تا رفع
فتنه از عالَم. 2. تا زمانی که کافران به مسلمانان فشار میآورند با آنان بجنگید، اما هرگاه دست برداشتند با آنان رفتار مناسب داشته
صفحه 26 از 116
باشید. 3. دین (اسلام) را بر جهان حاکم کنید. *** قرآن کریم در آیهي چهلم سورهي انفال بار دیگر به مسلمانان تسلّی میدهد و
با وعدهي یاري خدا با آنان میفرماید: 40 . وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَی وَنِعْمَ النَّصِ یرُ و اگر (کافران) روي برتابند،
پس بدانید که خدا سرپرست شماست؛ چه نیکو سرپرست و چه نیکو یاوري! نکتهها و اشارهها: آیه اشاره دارد که مولاي شما
خداست؛ بنابراین براي شما تفاوتی ندارد که کافران روي خوش به شما نشان بدهند یا ندهند؛ چون آنان سرنوشت دنیا و آخرت
شما را تعیین نمیکنند؛ البته شما در هدایت آنان بکوشید و با خرافات و انحرافات آنان مبارزه کنید، اما نگران نتیجه نباشید.
آموزهها و پیامها: 1. اگر دشمن از فتنهگري و سرپیچی دست برنداشت، (شما بیم نداشته باشید، که خدا با شماست). 2. اگر مولاي
نیکو و یاور خوب میخواهید خدا را سرپرست خود کنید. 3. شما در برابر کافران به وظیفهي خود عمل کنید و نگران نتیجه نباشید.
*** ص: 85
قانون الهی خمس و موارد مصرف آن
قرآن کریم در آیهي چهل و یکم سورهي انفال به خمس و روش تقسیم آن اشاره کرده، میفرماید: 41 . وَاعْلَمُوا أَنَّمَ ا غَنِمْتُم مِن
شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَی عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ
الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ و بدانید که هر چیزي از غنیمت به دست آورید، پس یک پنجم آن فقط براي خدا، و براي
فرستاده [اش ، و براي نزدیکان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه مانده (از آنها) است؛ اگر به خدا و آنچه بر بندهمان، در روز جدایی
[حق از باطل ، روزي که دو گروه (مؤمنان و کافران در نبرد بدر با هم) روبرو شدند، فرود آوردیم، ایمان آوردهاید؛ و خدا بر هر
چیزي تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. در جنگ بدر هنگامی که مسلمانان پیروز شدند و غنایمی به دست آوردند، گروهی بر سر
تقسیم غنایم به مشاجره پرداختند و طبق آیهي اول سورهي انفال، غنایم در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله گرفت، تا هر چه صلاح
میداند انجام دهد. این آیه مشخص کرد که پیامبر چهار پنجم غنایم را بین رزمندگان تقسیم کند و یک پنجم آن را براي مصارفی
است، در اصل به معناي دسترسی پیدا کردن به چیزي، بدون « غنیمت » که از کلمهي « غَنِمْتُم » 2. واژهي «1» . خاص نگاه دارد
بنابراین واژهي «2» ؛ سختی است، سپس در مورد هر چیزي که انسان از دشمن یا غیر دشمن به دست میآورد، به کار رفته است
غنیمت شامل غنایم جنگی و هر گونه بهرهاي میشود که ص: 86 انسان در زندگی به دست میآورد؛
بنابراین خمس، یعنی 20 % مالیات، به غنایم جنگی و درآمد خالص اضافی افراد تعلق میگیرد. 3. این آیه در مورد جنگ بدر «1»
فرود آمده است، اما منحصر در آن نیست و یک قانون کلی را در مورد هر گونه بهره و فایدهي زندگی و غنیمت جنگی بیان
به دست میآید که معنایی عام دارد، و هم از احادیث اهل بیت علیهم السلام « غنیمت » میکند. این مطلب، هم از معناي لغويِ
4. خمس در بخش دوم، یعنی در مورد درآمد خالص اضافی، به چیزهایی تعلق میگیرد که از مخارج «2» . استفاده میشود
سالیانهي معمولی انسان اضافه بیاید؛ از این رو این بخش از خمس معمولًا به صورت سالیانه محاسبه میشود، که در آن صورت
خمس را به پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیه السلام و یا جانشین او یعنی فقها و مراجع تقلید میدهند تا در موارد آن مصرف
کنند. 5. در این آیه موارد شش گانهي مصرف خمس مشخص شده است: خدا، پیامبر، خویشاوندان پیامبر (: امامان)، یتیمان،
ذِي القُربی در آیهي فوق همهي خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله نیست؛ زیرا اگر » بینوایان و در راهماندگان. 6. مقصود از
سهمی از خمس متعلق به خاندان پیامبر باشد، این نوعی تبعیض است؛ پس مقصود از ذِي القُربی امامان از خاندان نبوتاند، که
رهبران حکومت اسلامی هستند؛ یعنی در این جا سهم خدا و پیامبر و ذي القربی در اختیار آنان قرار میگیرد تا مخارج زندگی
7. مقصود از یتیمان «3» . سادهي خویش را از آن برگیرند و بقیه را در مخارج گوناگون رهبري امت و نیازهاي جامعه مصرف کنند
و بینوایان و در راه ماندگان، بنی هاشم و سادات ص: 87 هستند؛ چرا که در قانون اسلام، زکات براي
صفحه 27 از 116
یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان غیر سادات است و خمس براي این سه گروه از سادات است. این مطلب در احادیث زیادي از
از جمله در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که خدا هنگامی که زکات را «1» ؛ اهل بیت علیهم السلام بیان شده است
8. توجه به این نکته لازم «2» . بر ما حرام کرد، خمس را براي ما قرار داد؛ بنابراین، زکات براي ما حرام و خمس براي ما حلال است
است که اختصاص خمس به سادات تبعیض نیست؛ چرا که اولًا، نیمی از خمس که مخصوص سادات است، باید به نیازمندان و
یتیمان و در راه ماندگان آنها داده شود و بیشتر از احتیاجات یک سال هم به آنان تعلق نمیگیرد. و ثانیاً، سادات حق ندارند از
زکات چیزي استفاده کنند و از خمس به جاي آن مصرف میکنند و حتی اگر خمس از مصرف آنان زیادتر بود، به بیت المال
بازمیگردد و در موارد دیگر مصرف میشود. و ثالثاً، اسلام خواسته است که خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله از زکات، که
سهم » جزء اموال عمومی مسلمانان است، دور بمانند، تا بهانهاي به دست مخالفان اسلام نیفتد که آنان را متهم سازند. 9. مقصود از
تأکید بر اهمیت خمس و تثبیت ولایت و حکومت پیامبر و امام است، و گرنه خدا نیازي به اموال مردم ندارد. 10 . خمس براي « خدا
مقام پیامبر صلی الله علیه و آله، یعنی رسالت اوست، نه شخص ایشان؛ و سهم خدا هم در اختیار رسول است و سهم رسول هم پس
«1» از ایشان در اختیار امام قرار میگیرد و تصمیمگیري در مورد سه سهم یاد شده، با امام ص: 88 است
(همان طور که در زمان غیبت با جانشینان ایشان است). 11 . در آیهي فوق روي سخن با مؤمنان نبرد بدر است، اما با این حال
یعنی اشاره میکند که ادعاي ایمان به تنهایی کافی نیست و شرکت در جهاد نیز ؛«. اگر ایمان به خدا و آیات او دارید » : میگوید
نشانهي ایمان کامل نیست؛ مؤمن کامل کسی است که در برابر همهي دستورات اسلامی، از جمله قانون خُمس، تسلیم باشد. 12 . در
نامیده شد، یعنی روز جدایی حق از باطل؛ چون در آن روز سخت، مؤمنان راستین از « فُرقان » آیهي فوق، روز جنگ بدر، روز
مدعیان دروغین شناخته شدند. آموزهها و پیامها: 1. خُمس (غنایم جنگی و درآمدهاي خالص) مالیاتی الهی است که موارد مصرف
آن مشخص است. 2. محرومیتزدایی یکی از برنامههاي اسلام است. 3. روز جنگ، روز جدایی حق از باطل و راستگویان از
دروغگویان است. 4. نشانهي ایمان کامل، تسلیم در برابر همهي قوانین خداست. 5. خُمس بدهید تا هزینهي سادات محروم و
رهبران اسلامی تأمین شود. *** قرآن کریم در آیهي چهل و دوم سورهي انفال به رویارویی نابرابر نبرد بدر و اهداف آن اشاره
میکند و میفرماید: 42 . إِذْ أَنْتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَي وَالرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ وَلکِن
لِیَقْضِ یَ اللّهُ أَمْرَاً کَانَ مَفْعُولًا لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَۀٍ وَیَحْیَی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَۀٍ وَإِنَّ اللّهَ لَسَ مِیعٌ عَلِیمٌ ص:
89 آن گاه که شما در طرف پایین (و نزدیک مدینه) بودید، و آنان در طرف بالا (و دورتر از مدینه) بودند، و کاروان (تجاري
قریش)، فروتر از شما بود، و اگر (بر فرض) با یکدیگر قرار میگذاشتید، حتماً در وعدهگاه اختلاف میکردید، و لیکن (همه اینها)
براي آن بود که خدا، کاري را که میبایست انجام شود، تمام کند؛ تا هر کس که هلاك (و گمراه) میشود، با دلیلی روشن
. هلاك شود؛ و هر کس که زنده (و هدایت) میشود با دلیلی روشن زنده شود؛ و قطعاً خدا شنواي داناست. نکتهها و اشارهها: 1
این آیه اشاره به موقعیت مسلمانان و مشرکان قریش در جنگ بدر دارد؛ زیرا در میدان بدر، مسلمانان در طرف شمالی قرار داشتند
و مشرکان در سمت جنوب بودند که دورتر بود؛ و یا اشاره بدان دارد که احتمالًا محل استقرار «2» که به مدینه نزدیکتر بود «1»
مسلمانان پایینتر و محل دشمن مرتفعتر بود؛ که این امتیازي براي دشمن بود. 2. کاروان تجاري قریش در نقطهي پایینتري قرار
داشت؛ زیرا ابو سفیان هنگامی که از حرکت سپاه اسلام باخبر شد، مسیر کاروان تجاري خویش را تغییر داد و از بیراهه و از
حاشیهي دریاي احمر با سرعت به طرف مکه رفت. 3. شرایط ابتدایی جنگ بدر بسیار مشکل بود به طوري که دشمنان هم در بالا
دست و هم در پایین دست مسلمانان بودند و آنان از نظر امکانات و موقعیت در سطح پایینتري قرار داشتند و اگر از قبل میدانستند
« حیات و هلاکت » تن به ص: 90 چنین جنگی نمیدادند و اصولًا با آن مخالفت میکردند. 4. مقصود از
یعنی کسی که دلایل آشکار و پیروزي معجزهآساي مسلمانان را در جنگ بدر ببیند و باز هم «1» ؛ همان هدایت و گمراهی است
صفحه 28 از 116
گمراه شود، خود را به هلاکت افکنده است و در نهایت به عذاب هلاك کنندهاي گرفتار میشود و کسی که این دلایل را بنگرد و
به حقانیّت پیامبر و اسلام پی ببرد و هدایت شود، در حقیقت زندگی و حیات تازهاي یافته است و در نهایت به حیات جاویدان
میرسد؛ چرا که حجّت بر هر دو گروه تمام شده است. 7. جریان نبرد بدر دو هدف داشت: نخست آن که، ارادهي الهی براي
پیروزي حق تحقّق یابد و دوم آن که، هدایتها و گمراهیها، هلاکتها و زندگیها با بینش صورت پذیرد و دلایل حق براي همه
آشکار شود. آموزهها و پیامها: 1. خدا مؤمنان ضعیف را بر مشرکان قوي پیروز کرد تا حق براي همه آشکار شود. 2. یکی از
اهداف جنگها روشن شدن دلایل حق و بینش یافتن مردم و اتمام حجّت است. 3. از ماجراي جنگ بدر عبرت بگیرید و آگاهانه
راه هدایت و حیات را انتخاب کنید. *** ص: 91 قرآن کریم در آیهي چهل و سوم سورهي انفال به
امدادهاي الهی در جنگ بدر از طریق رؤیاي پیامبر اشاره کرده، میفرماید: 43 . إِذْ یُرِیکَهُمُ اللّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلًا وَلَوْ أَرَاکَهُمْ کَثِیراً
لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَلکِنَّ اللّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ آن گاه که خدا آن (مشرك) ان را در خوابت به تو، اندك نمایاند؛
و اگر (بر فرض) آنان را به تو فراوان مینمایاند، حتماً ترسان و سست میشدید! و در مورد کار (زار با آنان) اختلاف میکردید؛ و
لیکن خدا (شما را) به سلامت داشت، [چرا] که او به (اسرار) درون سینهها، داناست. نکتهها و اشارهها: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله
صحنهاي از نبرد بدر را در خواب دید که تعداد کمی از دشمنان در برابر مسلمانان حاضر شده بودند و این مژدهي پیروزي بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله این خواب را براي مسلمانان حکایت کرد و سبب تقویت روحیهي آنان و پیش رفتن به سوي میدان نبرد
شد. 2. خوابها معمولًا جنبهي اشاره و تعبیر دارند؛ یعنی چهرهي باطنی مسئله در خواب خودنمایی میکند؛ و از آن جا که نفرات و
تجهیزات مشرکان به ظاهر زیاد بود ولی در حقیقت ضعیف و ناتوان بودند، در خواب حقیقت امر به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان
3. گروهی از مسلمانان، اگر از قدرت و سپاه دشمن در جنگ بدر باخبر میشدند، سست میشدند و به مجادله با «1» . داده شد
دیگران میپرداختند و در میدان مبارزه حاضر نمیشدند، ولی گروه دیگري از مؤمنان تسلیم محض خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله
بودند. آري؛ همیشه این دو گروه در بین مسلمانان هستند و همهي مؤمنان در یک سطح قرار ندارند. تفسیر قرآن مهر جلد هشتم،
2. اطلاعات و آمار نظامی را که سبب «1» . ص: 92 آموزهها و پیامها: 1. خواب یکی از راههاي امدادرسانی الهی به مؤمنان است
تضعیف روحیهي رزمندگان میشود، در اختیار آنان قرار ندهید (و اسرار نظامی را حفظ کنید). *** قرآن کریم در آیهي چهل و
چهارم سورهي انفال به امدادهاي دیگر خدا در جنگ بدر از طریق کوچک نمایی اشاره کرده، میفرماید: 44 . وَإِذْ یُرِیکُمُوهُمْ إِذِ
الْتَقَیْتُمْ فِی أَعْیُنِکُمْ قَلِیلًا وَیُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِ یَ اللّهُ أَمْراً کَانَ مَفْعُولًا وَإِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ و آن گاه که (در میدان بدر) با هم رو
به رو شدید، آن (مشرك) ان را در چشمانتان به شما اندك نمایاند؛ و شما را (نیز) در چشمانشان اندك مینمود؛ تا خدا، کاري را
که میبایست انجام شود، تمام کند؛ و [همه کارها فقط به سوي خدا بازگردانده میشود. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از امدادهاي
الهی در جنگ بدر کوچکنمایی بود؛ یعنی انبوه لشکر دشمنان در نظر مسلمان اندك جلوه میکرد و دشمنان نیز مسلمانان را
اندك میدیدند. 2. این که مسلمانان انبوه لشکر دشمن را کوچک میدیدند، به خاطر آن بود که هراس به خود راه ندهند و
شجاعانه بر دشمن بتازند. اما این که دشمنان مسلمانان را اندك میدیدند، به خاطر آن بود که بر آمادگی خود نیفزایند و از اقدام به
جنگی که سرانجامش شکست آنان بود، منصرف نشوند. این دو مسئله اثر عمیقی در پیروزي مسلمانان داشت. تفسیر قرآن مهر جلد
3. در آیهي 13 سورهي آل عمران آمده است که کافران، مسلمانان را دو برابر میدیدند و در آیهي فوق آمده است هشتم، ص: 93
که کافران مؤمنان را اندك میدیدند. این دو مطلب شاید اشاره به دو مرحله از جنگ بدر است که مشرکان در مرحلهي نخست
جنگ، مؤمنان را اندك میدیدند و از این رو برنامهریزي جدّي براي مبارزه نمیکردند و از قدرت مسلمانان غافل شدند، ولی پس
و هر دو از «1» از شروع جنگ که ضربات کوبندهي سپاه اسلام بر آنان وارد شد، تصور میکردند که مسلمانان دو برابر شدهاند
امدادهاي الهی بود. آموزهها و پیامها: 1. بهرهبرداري از حواس ظاهري در کوچکنمایی، از وسایل پیروزي و امداد الهی در
صفحه 29 از 116
2. در هنگام نبرد همهي نفرات و تجهیزات خود را براي دشمن آشکار نسازید (تا غافل شود و بر آمادگی خود «2» . جنگهاست
نیفزاید). 3. (نقاط ضعف دشمنان را آشکار کنید و) آنان را در نظر رزمندگان اسلام اندك جلوه دهید (تا دچار هراس نشوند).
*** قرآن کریم در آیهي چهل و پنجم سورهي انفال مسلمانان را به پایداري در نبرد و یاد خدا فرا میخواند و میفرماید: 45 . یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَۀً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللّهَ کَ ثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ص: 94 اي کسانی که ایمان
آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، پس ثابت قدم باشید؛ و خدا را فراوان یاد کنید؛ باشد که شما
رستگار (و پیروز) شوید. نکتهها و اشارهها: 1. ایمان، در پایداري رزمندگان در برابر دشمن تأثیر دارد؛ بلکه یکی از نشانههاي بارز
ایمان ثبات قدم در همهي زمینهها و به ویژه در پیکار با دشمنان حق است. 2. توجه به خدا روحیهي رزمندگان اسلام را تقویت
میکند و آنان احساس تنهایی در میدان نمیکنند و تکیهگاه نیرومندي را در کنار خود احساس میکنند که هیچ قدرتی در برابر آن
مقاومت نمیکند؛ یاد خدا به مؤمنان، آرامش، قوت و قدرت و پايمردي میبخشد. 3. مقصود از یاد خدا، تنها ذکر لفظی نیست،
4. امام سجاد علیه «1» . بلکه خدا را در درون جان حاضر دیدن و به یاد علم و قدرت بیپایان و رحمت گستردهي او بودن است
السلام در دعاهاي صحیفهي سجادیه به برخی دیگر از آثار یاد خدا بر رزمندگان اشاره کرده، میفرماید: (پروردگارا! در پرتو یاد
خویش) یاد دنیاي فریبنده را از دل این پاسداران مبارز بیرون کن و توجّه به زرق و برق اموال را از قلب آنها دور ساز و بهشت را
ص: 95 آموزهها و پیامها: 1. ایمان، مقاومت و یاد خدا در «2» . در برابر چشمان (و فکر) آنها قرار ده
جبههها، رمز پیروزي و رستگاري رزمندگان است. 2. (در کنار توجه به تجهیزات نظامی) ابعاد معنوي رزمندگان را تقویت کنید تا
پیروز شوید. ***
عوامل سستی در جنگ (اختلاف و ...)
قرآن کریم در آیهي چهل و ششم سورهي انفال به عوامل مؤثر در قوت و شوکت مسلمانان اشاره میکند و با نفی کشمکشهاي
اجتماعی میفرماید: 46 . وَأَطِیعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلَاتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ و از خدا و فرستادهاش
اطاعت کنید؛ و با همدیگر کشمکش مَکنید که سست میشوید، و مهابت شما از بین میرود! و شکیبایی کنید [چرا] که خدا با
شکیبایان است. نکتهها و اشارهها: 1. اختلافات درونی مسلمانان سبب سستی آنان در انجام کارهاي مهم و از بین رفتن عظمت و
و این امر، به ویژه در جنگها مؤثر است و سپاهیان را به شکست و هزیمت میکشاند. البته اختلاف نظر و «1» شوکت آنان میشود
سلیقهي افراد در امور اجتماعی و سیاسی و مذهبی امري طبیعی است ولی چنان چه به صورت جناحبنديهاي حادّ اجتماعی و تفسیر
قرآن مهر جلد هشتم، ص: 96 سیاسی درآید و همراه با تعصّب و لجاجت و رقابت منفی گردد، خطرناك میشود. 2. در آیهي قبل
دعوت به ثبات قدم شد و این آیه مسلمانان را به اطاعت از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و صبر فرا میخواند. تفاوت ثبات قدم با
«1» . صبر این است که ثبات قدم بیشتر جنبهي جسمانی و ظاهري دارد، اما صبر و استقامت بیشتر جنبههاي روانی و درونی دارد
آموزهها و پیامها: 1. اختلافات و درگیريهاي درونی، از عملکرد شما میکاهد و مهابت بیرونی شما را از بین میبرد. 2. با اطاعت
از برنامهها و رهبران الهی و حفظ اتحاد، بر قوّت و شوکت خود بیفزایید. 3. اگر میخواهید خدا همراه و یاور شما باشد، شکیبا
باشید. *** قرآن کریم در آیهي چهل و هفتم سورهي انفال مسلمانان را از مانع تراشی، ریاکاري و سرمستی منع میکند و
میفرماید: 47 . وَلَا تَکُونُوا کَ الَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیَارِهِم بَطَراً وَرِئَاءَ النَّاسِ وَیَصُ دُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَاللّهُ بِمَ ا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ و همانند
کسانی مباشید که از روي سرمستی و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمینشان (به سوي میدان بدر) بیرون آمدند، و (مردم را) از
راه خدا باز میدارند؛ و خدا به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران حکایت کردهاند که در هنگامهي
نبرد بدر، ابو سفیان با تردستی، کاروان تجارتی قریش را نجات داد و به ارتش مشرکان مکه پیام داد تفسیر قرآن مهر جلد هشتم،
صفحه 30 از 116
میرویم و سه روز در آن جا « بدر » با غرور و تعصب سوگند یاد کرد که ما به « ابوجهل » ص: 97 که نیازي به پیکار شما نیست، ولی
میمانیم و میخوریم و مینوشیم و مینوازیم، تا قدرت ما براي تمام عرب تثبیت شود، اما سرانجام شکست خوردند و جام مرگ
نوشیدند و نوحهگران به عزایشان نشستند. این آیه به همین جریان اشاره میکند و به مسلمانان هشدار میدهد که همانند آنان
2. مشرکان، هم هدفشان نامقدس بود و هم وسایلی که در راه این هدف به کار میبردند. آنان هدفشان جلوگیري از راه «1» . نباشید
خدا بود و با عیش و هواپرستی و ریاکاري میخواستند به این هدف برسند که در هر دو مورد شکست خوردند. آموزهها و پیامها:
1. غرور و ریاکاري از آفات سپاه است. 2. سرمستی و ریاکاري نکنید که این امور از اخلاق مخالفان راه خداست. *** قرآن کریم
در آیهي چهل و هشتم سورهي انفال، با بیان وسوسهها و حمایتهاي نافرجام شیطان نسبت به مشرکان، میفرماید: 48 . وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ
الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَاغَالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَی عَقِبَیْهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِيءٌ مِنکُمْ إِنِّی أَرَي
مَالاتَرَوْنَ إِنِّی أَخَ افُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ و (به یاد آورید) هنگامی را که شیطان، کارهاي آن (مشرك) ان را در نظرشان
و هنگامی که «. امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمیگردد؛ و به راستی که من، همسایه (و پناه) شما هستم » : آراست، و گفت
دو گروه (کافران، و مؤمنان) یکدیگر را دیدند، (شیطان) به پشت (سر) ش ص: 98 برگشت و گفت:
در حقیقت من نسبت به شما بیتعهدم؛ براستی من چیزي را میبینم که [شما] نمیبینید؛ در واقع من از خدا میترسم، و خدا سخت »
نکتهها و اشارهها: 1. همان طور که مردان حق در مسیر خویش مورد تأیید پروردگار و فرشتگان او هستند، باطلگرایان «! کیفر است
نیز در زیر چتر وسوسههاي شیطان و فریبکاري شیطانصفتان هستند. 2. جلوهگري و زینت دادن شیطان از طریق تحریک هوسها و
صفات زشت انسان است که چهرهي عمل را در نظرش زیبا جلوه میدهد تا آن را نیکو بپندارد و مجذوب آن شود. 3. در مورد راه
نفوذ شیطان در دل مشرکان و گفت و گوي او با آنها، مفسران قرآن دو دیدگاه دارند: برخی بر آناند که این گفت و گوها از
طریق وسوسههاي باطنی صورت گرفت، اما برخی دیگر بر آناند که شیطان به صورت انسانی ظاهر شد و با مشرکان سخن گفت و
به معناي همسایه است؛ یعنی شیطان مانند همسایهاي وفادار و دل سوز، از هیچ « جار » 4. واژهي «1» . در هنگام شکست فرار کرد
در این جا پناهگاه باشد؛ زیرا « جار » گونه حمایتی نسبت به مشرکان دریغ نمیورزد. البته این احتمال نیز وجود دارد که منظور ا ز
عرب هنگام خطر به دوستان خود پناه میدادند و از آنان حمایت ص: 99 میکردند و شیطان نیز چنین
شاید مقصود او، آثار پیروزي مسلمانان و «. من در حقیقت چیزهایی میبینم که شما نمیبینید » : 5. شیطان گفت «1» . میکند
حمایتهاي الهی و یاري فرشتگان بود که شیطان آنها را درك میکرد، اما مشرکان نمیدیدند. 6. همان طور که قبلًا بیان کردهایم،
«2» . واژهي شیطان به معناي هر موجود شرور است و شامل انسانهاي شیطان صفت نیز میشود و ابلیس یکی از شیاطین است
آموزهها و پیامها: 1. یکی از راههاي فریبکاري شیطان، زیبا جلوه دادن بديهاست (پس مراقب باشید). 2. شیطان و شیطانصفتان،
افراد را براي فسادگري توجیه و تحریک میکنند (پس مواظب باشید). 3. به وعدههاي شیطان و شیطانصفتان اعتماد نکنید که
بیوفا هستند و در هنگام نیاز دوستانشان را تنها میگذارند. *** قرآن کریم در آیهي چهل و نهم سورهي انفال به واکنش منفی
منافقان در صحنهي بدر و لزوم توکّل بر خدا اشاره کرده، میفرماید: 49 . إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ غَرَّ هؤُلَاءِ دِینُهُمْ
وَمَن ص: 100 یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ آن گاه که منافقان، و کسانی که در دلهایشان
و هر کس بر خدا توکّل کند، پس (پیروز میگردد؛ چرا) «. این (مسلمان) ان را، دینشان فریب داده است » : بیماري است، میگفتند
در ظاهر با مسلمانان بودند، اما در باطن متمایل «1» که خدا شکستناپذیري فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. منافقان و بیماردلان
به کفر بودند و به همین دلیل پیروزي مسلمانان در جنگ بدر را برنمیتافتند و علیه مسلمانانِ پیروز تبلیغات میکردند؛ و این یکی از
نشانهها و راههاي شناخت منافقان است. 2. مقصود از توکل بر خدا این است که انسان پس از بسیج همهي نیروهایش خود را به
خدا اشاره « حکیم » و « عزیز » خدا بسپارد و از او یاري بجوید، پس منظور از توکّل ترك تلاش نیست. 3. در این آیه به دو صفت
صفحه 31 از 116
به قدرت شکستناپذیر خدا اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند در مقابل آن مقاومت کند و صفت « عزیز » شده است. صفت
به فرزانگی خدا اشاره دارد که بر طبق حکمت، دوستان مُتوکّل خود را تنها نمیگذارد. آموزهها و پیامها: 1. افرادي که « حکیم »
روحیهي ناسالم دارند، با منافقان همصدا میشوند و علیه پیروزيهاي مؤمنان تبلیغات میکنند. 2. بر قدرتی توکّل کنید که
3. منافقان و بیماردلان را از تبلیغات ضد جهاد و شکستناپذیر و حمایتش حکیمانه باشد. ص: 101
ضد مؤمنان بشناسید. *** قرآن کریم در آیات پنجاهم و پنجاه و یکم سورهي انفال با به تصویر کشیدن صحنهي دردناك مرگ
کافران و با اشاره به علت مجازات آنان میفرماید: 50 و 51 . وَلَوْ تَرَي إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلَائِکَ ۀُ یَضْ رِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ
وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ* ذلِکَ بِمَ ا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ و اگر (بر فرض) میدیدي هنگامی را که فرشتگانِ
(مرگ، جان) کسانی را که کفر ورزیدند، به طور کامل میگرفتند، در حالی که بر صورتشان و پشتشان میزدند و (میگفتند:)
عذاب سوزان را بچشید!* این (عذاب) به خاطر دستاوردهاي پیشین شماست؛ و [به خاطر] این که خدا هرگز نسبت به بندگان
بیدادگر نیست. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه، یا اشاره به مرگ کافران در میدان بدر است و یا اشاره به مرگ دردناك همهي
تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر است و «1» . کافران است که در لحظهي مرگ، فرشتگان عذاب دردناکی بر آنان وارد میسازند
در این آیه، مجازات قیامت و یا برزخ است که « چشیدن عذاب سوزان » 2. مقصود از «2» . تفسیر دوم نیز از آیه قابل استفاده است
نتیجهي کردار کافران است؛ البته مانعی ندارد که هر دو ص: 102 مجازات مقصود باشد، ولی ظاهر آیه
در آیهي فوق براي آن است که انسان غالباً اعمال خویش « دستهاي شما » با مجازات برزخی سازگارتر است. 3. به کار بردن تعبیر
اعمال ظالمانه، کفرآمیز، حسادتآمیز و «1» . را با دست انجام میدهد، و گر نه این آیه شامل همهي اعمال بدنی و روحی میشود
لجاجتآمیز از عوامل عذاب است. آموزهها و پیامها: 1. قهر الهی نسبت به کافران، از لحظهي جان دادن آغاز میشود. 2. اگر
میخواهید گرفتار عذاب سوزان الهی و مرگ دردناك نشوید، دست از کفر بردارید. 3. مجازاتهاي الهی بر اساس عدالت و به
قرآن کریم در آیهي پنجاه و دوم سورهي انفال به قانون و سنت ثابت الهی در مورد کافران *** «2» . خاطر اعمال انسانهاست
گناهکار اشاره میکند و میفرماید: 52 . کَ دَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللّهِ فَأَخَ ذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَوِيٌّ
شَدِیدُ الْعِقَابِ (شیوه آنان) هم چون شیوه فرعونیان، و کسانی است که پیش از آنان بودند؛ به آیات خدا کفر ورزیدند (و نشانههاي
خدا را انکار کردند،) پس خدا به [سزاي پیامدهاي (گناهان) شان (گریبان) آنان را گرفت؛ [چرا] که خدا نیرومندي سخت کیفر
است! ص: 103 نکتهها و اشارهها: 1. سرنوشت و کیفر مشرکان جنگ بدر، یک مورد استثنایی در
تاریخ نبود. این سنت، قانون و روش الهی در برخورد با این گونه افراد در طول تاریخ است و این کیفر قبلًا در مورد فرعونیان نیز
اجرا شد. 2. در این آیه به دو عامل انحراف و مجازات اقوام پیشین، یعنی کفر و انکار نشانههاي خدا، و گناه و سرکشی در برابر
خدا، اشاره شده است. آموزهها و پیامها: 1. هر ملتی که راه انحراف و کفر در پیش گیرد، کیفر میبیند. 2. گناه عامل گرفتاري و
عذاب است. 3. از سرنوشت فرعونیان عبرت بگیرید و به راه کفر و گناه نروید که گرفتار میشوید. ***
قانون